به نام بهار ....
سلام..باز هم امد..چه بخواهیم چه نخواهیم انگار با عقربه های ساعت دست به یکی..کرده بودند گذشت و..گذشت و ..امد..باز دستفروشها دست به دامان ماهی های قرمز و سبزه های اراسته شدند..باز هلهله بچه ها برای خرید کفش و لباس نو..باز دغدغه پدران و مادرانی که همیشه خرجشان می چربد بر دخلشان..با خودش شادی می اورد فقیر و غنی ندارد بوی سمنو پولهای لای قران پرده ها و فرشهای شسته شده شکلاتهای مخفی شده تا سال تحویل بوی پیک شادی عذاب تعطیلات عید و صدای بلندی که از هر پنجره ای راحت میتوانی بشنوی:عید شما مبارک صد سال به این سالها خدمت میرسیم ..