دلنوشته یک هم قبیله ایی در این روزهای تلخ و سیاه ...
برادر و خواهر سوگوارم...
در دهانم نمی چرخد که بگویم "تسلیت" ... آنقدر که دردت بزرگ است و غریب...آنقدر غریب که عزیزت مظلومانه اشهد گفت و غریبانه حاجی شد...اما بگذار سنگینی این داغ روی شانه های من و تو تقسیم شود , اجازه بده پدرت , مادرت و عزیزت ، پدر و مادر و عزیز من باشد.. رها آسایش ..
اگر قبلا ثبت نام کرديد ميتوانيد از فرم زير وارد شويد و مطلب رو مشاهده نماييد !