چرا ماه عسل در آتش نسوخت؟!..
سلام..در حین بخش نخست بیستمین برنامه ماه عسل که جانبازان عملیات کربلای 4 در آن حضور داشتند، وقتی یکی از فرماندهان بازمانده عملیات کربلای 4 داشت وقایع و نحوه آسیب دیدنش را توصیف می کرد جرقه ای هولناک در پشت صحنه ماه عسل اتفاق افتاد که اگر ادامه پیدا می کرد قطعا به آتش سوزی بزرگی در لوکیشن ماه عسل منجر می شد. علیخانی راه پس و پیش نداشت. در لحظه حساس برنامه که میهمان برنامه داشت با شور و هیجان بخش های نخست عملیات کربلای 4 و نحوه آسیب دیدنش را توصیف می کرد، دوربین روی صورت علیخانی ثابت ماند تا عوامل فنی به موضوع رسیدگی کنند. علیخانی وقتی جرقه های هولناک را دید کمی نیم خیز شد تا ببیند ماجرا از چه قرار است اما با هوشمندی عوامل فنی پشت صحنه همه چیز به خوبی و خوشی تمام شد. وقتی هم که برنامه تمام شد آقایی ما را به اتاقی راهنمایی کرد که افطار کنیم. تنی چند از مدیران رسانه ملی در آن اتاق نشسته بودند و بعدا محمد سلوکی به این جمع اضافه شد. نه خبری از ضیافت آنچنانی بود نه از بره و غاز شکم پر. اتفاقا برعکس محتوای هنداونه ای را خالی کرده بودند و با مقداری پنیر جلوی ما گذاشته بودند. علیخانی هم یک مقدار نان و پنیر دستش بود و داشت قربان صدقه خانواده محترم شهید می رفت. از ابتدای برنامه جلوی خودش را گرفته بود و خیلی رسمی و شیک برنامه را اجرا کرده بود. در آن زمان از قالب مجری ماه عسل فاصله گرفته بود و حسابی میهمان نوازی می کرد. حالا همین طور که در کنار علیخانی نشسته ام و انتقاداتم را با او مطرح می کنم، با خودم می گویم خدایا از این رمضان تا رمضان آینده کاری کن بخل و حسد از سینه ام رخ بربندد. ماهتون عسل..زینب محرمی..نرجس..